ماه پنجم
سلام گل گلی مامان این روزا انقد شیطون شدی که واقعا دیگه وقت نمیکنم وبلاگت رو بروز کنم الان خیلی حرفه ای یه چیزی بین سینه خیز و چهار دست و پا میری و به همه جا و همه چیز سر میزنی قربون دست و پای خوشکلت بشم الهی
از 15 خرداد واسه یه هفته رفتیم سفر که تو حسابی اذیتمون میکردی و ما گاهی از اومدن به سفر پشیمون میشدیم
عکسای سفر و این ماهتو تو ادامه مطلب میذارم
شب قبل از سفرمون باغ عمع بضعت که تا ساعت 1 شب گریهمیکردی نذاشتی هیچکس بخوابه
روش خوابوندن تو توی سفر عزیز دلم کنار جاده تو پتو میخوابوندیم بعدام رو پای مامانی
پاهای عشقم برای اولین بار رو ماسه های دریا
محمد مهدی در ساحل
محمد مهدی در کنار رودخانه جاده دو هزار خوابیده
محمد مهدی با مامان لب دریا
بام رامسر
اولین سفرت به سبزوار سر مزار مامان بزرگ بابایی
پنج ماهگی گل گلی رو بام رامسر خیلی عالی بود خوش گذشت
5 ماه و یک هفته وزن 6900