يكي شدن من و بابايييكي شدن من و بابايي، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
همخونه شدن من و باباهمخونه شدن من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 30 روز سن داره
محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
محمد علیمحمد علی، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

شکوفه باغ زندگی ما

بابای پوشک محمد مهدی

1397/1/21 0:29
نویسنده : عاطفه و بهزاد
327 بازدید
اشتراک گذاری
این روزا خیلی درگیر این مسئله هستم هر روز صبح کلی با خودم کلنجار میرم ای وای چرا شروع کردم باید دیرتر شروع میکردم الان میبندمش بره تا چند ماه دیگه، دیگع بسه خسته شدم، وای این نمیتونه کنترل کنه، این نمیفهمه جیش میکنه، یه وقت دعواش نکنم، نکنه بهش فشار بیارم اذیت بشه، نکنه بعدا تو روحیش تاثیر بذاره ، نکنه ....

خسته شدم انقد شستم اب کشیدم شلوار شستم شلوار شستم شلوار شستم....

مرحله خیلی سختیه فردا یه هفته است که پوشکش نمیکنم ولی پیشرفت چندانی نبوده

خیلی درگیرم به طوریکه اصلا گذر زمان رو نمیفهمم از ۲۴ساعت حداقل ۸ یا ۹ ساعتش تو دستشویی ام

عذاب وجدان، احساس خستگی

نا امیدی ، احساس گناه

همه اذیتم میکنه خدا کمکم کنه

الان ساعت دوازده و نیمه شبه فردا عکس میذارم از شرایطمون



پسندها (6)

نظرات (2)

مامان پسملامامان پسملا
21 فروردین 97 8:59
عزیزم برای همه این سختی ها را داره تا تحمل نکنی شدنی نیست من زودتر شروع کردم راحت تر بودم
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
30 اردیبهشت 97 15:11
خیلی سخته پوست ادم کنده می شه.